ﺑـا یـہ پسرے ﺁﺷﻨﺎ ﺷـכﻩ ﺑﻮכَﻡ.
ﭘﺮﺳﯿـכ:ﺭﺍﺳﺘـے ﻣُﺘﻮﻟـכ ﭼـہ ﻣﺎﻫـے ﻫَﺴﺘـے؟؟
ﻣَـלּ : دی [♥]
گُذاشتــ ﺭَﻓتــ ...
ﮔـُﻔﺘﻢ : ڪـُﺠﺎ ﻣﯿﺮے؟
ﮔـُﻔﺖ :ﻣـَלּ ﻟﯿﺎﻗﺘﺘﻮ ﻧَـכﺍﺭﻡ.
بعلـہ ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿـלּ ﺁכﻣﺎﯾـے ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎ دی ماهیآ! 
ب بــعضــیـــــا باید گفت :
اگه رفتنت واسه خودت "جون" بود ، واسه ما "آخ جوووون" بود . .
ﺩﻭﻧُﻘﻄﻪ ﺷﻮﮎ
ﺩﻭﻧُﻘﻄﻪ ﺗَﺮﺱ ..
ﺑﻌﺪ ﻫَﻤﻪ ﺟﺎ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺷُﺪ ..ﺳَﺮَﻡ ﺳﯿﺎﻫﯽ
ﺭَﻓـ .
یه پسره بهم گفت: عـــــاشقــــــــــتم!
منم با خوشحالی تموم گفتم: بزن قدش ایـــــــــــــــــــــــول!
گفت: ینی تو هم عاشقمی؟!
خندیدم و گفتم:
-نچ! حالا جفتمون عاشق منیم!
واقعا جالبه...
من ک دوست داشتم امید وادرم شما هم دوست داشته باشید..
آدمی که بخواهد برود…
میرود!
داد نمیزند که من دارم میروم!!!
آدمی که رفتنش را داد میزند..
نمیخواهد برود!
داد میزند که نگذارند برود
سلامتی اونکه تنها موند اما التماس نکرد
سلامتی اونکه داغ دید اما داغدار نکرد
سلامتی اونکه ضربه دید ولی به خدا واگذار کرد
سلامتی اونکه میتونست ولی رحم کرد
سلامتی اونکه مرد ولی کم نیاورد …
× حوصـله! ســـــــر! ✔
× عشــᓆـ! پــــــــــر! ✔
× سـر! כرכ! ✔
× مغـز! هــــــــنگ! ✔
× כل! تنــــــــگ! ✔
× چشـم! تــــــــر! ✔
× گـوش! ڪــــــــر! ✔
× مـخ! رכ! ✔
× مـن! بـכ! ✔
گآهی وقتــــ ها…
دلتـــ میخوآهـــد…
یکی را صدآ کنی و بگویی:
“سلــــآم…می آیی قدم بزنیم؟!…”
گآهی…
آدم چه چیز هآی ســــــآدـهـ ای را ندآرد…
← از چــــــشم خیلیا اُفتادم ↓↓
← چُون جَدیـدا دارم جوری زندگی میکُنم که
خُودم حــــــــــــــــــــــــال میکنم ↑↑ (-___^) ★
