AnTi LoVe

به خودم آمدم انگار تویی در من بود...این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

۵۳ مطلب با موضوع «طنز» ثبت شده است

واس دخترا

هر کسی را بهر کاری ساختن
.
.
.
.
.
.
. اضافه هاشم جم کردن باهاش پسرارو ساختن!!

دخترا پرچمو بگیرید من برم دشویی بیام

زبان درازی

  • ۳ ♥Like
  • ۴ +Comment
    • ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
    • شنبه ۱۳ دی ۹۳

    هوا ک بارانی میشود

    هوا که بارانی میشود...
    .
    .
    .
    از پنجره اتاقم...
    .
    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .
    .
    خیلی راحت تف میکنم رو ملت هیچکیم نمیفهمه !!!!

    والا..همیشه ک نباس عجقولانه باشه..خنده

  • ۲ ♥Like
  • ۳ +Comment
    • ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
    • شنبه ۱۳ دی ۹۳

    O_o

    وقتی با خودم میگم کاش میشد به گذشته برگشت
    .
    .
    .
    .

    .
    .
    .
    .
    .
    . سریع بعدش یاد شبای امتحان میفتم و میگم غلط کردم!

    ----------------------------

    مورد داشتیم پلنگ به دختره حمله کرده دختره گفته:
    .
    .
    .
    .
    اقا پننگ منو نخول ببین چقد لادرم بزال بلم غذا بخولم چاق بسم چله بسم اونوخ بیام تو منو بخول باچه؟؟؟بوژ بوژ :|
    میگن پلنگه از اون به بعد گیاه خوار شده :| :| :|

    ----------------------------

    چه حکایت جالبیه
    بچه که بودیم بزرگا ازدواج میکردن 
    حالا هم که بزرگ شدیم کوچیک ترا ازدواج میکنن
    خدایا اگه ما بهر تماشای جهان آمده ایم بهمون بگو تعارف نکن

    ----------------------------

    امروز با سر و صدای مامان بابام از خواب پریدم
    رفتم بیرون میپرسم چی شده !؟
    بابام میگه من دیشب خواب دیدم یه زن دیگه گرفتم
    واسه مامانت تعریف کردم ،
    اونم گیر داده باید همین الان بخوابی و طلاقش بدی

    زبان درازیمیسی سعید

  • ۲ ♥Like
  • ۷ +Comment
    • ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
    • شنبه ۱۳ دی ۹۳

    برگ چغندر

    میدونید برگ چغندر به کی میگن؟؟؟

    به اونی که میاد اینجا پست ها رو میخونه و حالشو میبره

    اما ی لایک ساده هم نمیزنه
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    جزء برگ چغندرها نباشی بکوب لایکو

  • ۶ ♥Like
  • ۵ +Comment
    • ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
    • جمعه ۱۲ دی ۹۳

    غمگینم

    غمگینم...

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    به جون تو شادمااااا^_^

    اما ناله کردن مده

    میفهمی؟!!!

    مده,مد:|

    کلاس داره.

  • ۴ ♥Like
  • ۳ +Comment
    • ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
    • جمعه ۱۲ دی ۹۳

    زرافه

    ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﻦ ﺍﮔﻪ ﺯﺭﺍﻓﻪ ﻣﺎﺳﺖ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﭼﯽ ﻣﯿﺸﻪ؟؟؟
    .
    .
    .
    .
    .
    ﺗﺎ ﻣﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﺪﺵ ﺑﺮﺳﻪ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﺴﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﻪ
    هار هار هارو مرض مطلب علمیه برا خنده نگفتم

  • ۲ ♥Like
  • ۸ +Comment
    • ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
    • شنبه ۶ دی ۹۳

    من و مرغ مینامون

    من : چه مینای خوشگلی
    مرغ مینامون : چه مینای خوشگلی
    من : هیس !
    مرغ مینامون : هیس
    من : من یه گاگولم
    مرغ مینامون : تویه گاگولی
    من : تو خوشگلی
    مرغ مینامون : مرسی گاگول
    من مردد

  • ۲ ♥Like
  • ۶ +Comment
    • ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
    • شنبه ۶ دی ۹۳

    قلیون

    کشیدن قلیون باعث میشه 3 دقیقه از عمر ادم کم شه!

    اما لذت بردن از کاری باعث میشه 5 دقیقه به عمر ادم اضاف شه!

    پس با لذت قلیون بکش تا 2 دقیقه به عمرت اضاف شه!

    @ـــــــ@

    چیه؟؟!!نکنه فک کردی میگم قلیونو ترک کن؟!؟

  • ۲ ♥Like
  • ۶ +Comment
    • ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
    • شنبه ۶ دی ۹۳

    :)))))

    مرد: این لباسا چیه دوباره رفتی خریدی؟!
    زن: آخ باز شیطون گولم زد گفت بهم میاد
    مرد: مگه نگفتم هروقت شیطون داشت گولت میزد بگو دور شو، دور شو
    زن: گفتم، ولی میگفت از دور خیلی بیشتر بهت میاد …! :|

     .

    .

    .

    .

    سوار تاکسی شدم بعد من 2 نفر دیگه سوار شدن عقب کنارم نشستن، نگا کردم دیدم رفیق بابامه... گفتم سلام آقای فلانیو اینا با هم حال احوال پرسی کردیم، داشت پیاده میشد پول رو داد به راننده و گف آغا 2 نفر حساب کن... منم گفتم بابا این چه کاریه؟ خواهش میکنم... شرمندم کردینو این حرفا... که دیدم با یه لبخند ملیح به راننده گف: آغا 3 نفر حساب کن! :| تازه فهمیدم اون دومی پسرش بوده! :|
    :))))))))))))))))))))))))))

    .

    .

    .

    .

    .

    دیروز کلاسم تموم شد اومدم سوار ماشینم شم دیدم 2 تا از دخترای دانشگاه پیش ماشینم وایستادن یکیشون داره تو آینه نگاه میکنه آرایششو درست میکنه ، یه ذره اونورتر وایستادم دیدم یه دفه دوستش منو دید گفت مهسا ماشینو که پارک کردی حالا بیا بریم دیگه!!!
    مهسا دست کرد تو کیفشو گفت باشه فقط نمیدونم سوئیچ رو کجا گذاشتم!!!
    من داشتم شاخ در میاوردم عجب فیلمی بازی میکردن، دزدگیر ماشینو زدم رفتم سوار شدم دیدم هردوتاشون قرمز شدن دارن میرن گفتم مهسا خانم کارم تموم شد ماشینتون میارم میزارم سر جاش.

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    نویسنده:داش سعید

  • ۲ ♥Like
  • ۸ +Comment
    • پنجشنبه ۴ دی ۹۳

    ♥♥

    ﺣﺎﺝ ﺍﻗﺎﯾﯽ ﺗﻮﯼ ﺣﺮﻓﺎﺵ ﺗﻮ ﻣﺴﺠﺪ ﮔﻔﺖ : ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﻋﻤﺮﻡ ﺭﺍ
    ﺩﺭﺁﻏﻮﺵ ﺯﻧﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻧﺒﻮﺩ !
    ﺍﻗﺎﯾﻮﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﻫﻤﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ .ﭘﭻ ﭘﭻ
    ﮐﺮﺩﻥ . ...
    ﺑﻌﺪ ﺣﺎﺝ ﺍﻗﺎ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﺑﻠﻪ ... ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺗﺮﺑﯿﺖ
    ﺷﺪﻡ !
    ﻫﻤﻪ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﻮﯼ ﭼﺸﻢ ﺧﯿﻠﯿﻬﺎ ﺍﺷﮏ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ ....
    ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻗﺎﯾﻮﻥ ﻣﺠﻠﺲ ﻫﻤﻮﻥ ﺷﺐ ﺭﻓﺖ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﯾﺪ ﻋﯿﺎﻟﺶ ﺗﻮ
    ﺁﺷﭙﺰ ﺧﻭﻧﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﻗﯿﻤﻪ ﺣﺎﺿﺮﻣﯿﮑﻨﻪ، ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ :
    ﻋﯿﺎﻝ !! ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﻋﻤﺮﻡ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﺁﻏﻮﺵ ﺯﻧﯽ
    ﮔﺬﺭﻭﻧﺪﻡ ﮐﻪ
    ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻧﺒﻮﺩ !
    ﺯﻥ ﮔﻔﺖ : ﺍﻻﻥ ﭼﻪ ﺯﺭﯼ ﺯﺩﯼ ﺗﻮﻭﻭﻭ !!!! ؟ ........
    ﻭ ﻣﺮﺩ ﻗﺒﻞ ﺍﺯﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻓﺸﻮ ﮐﺎﻣﻞ ﮐﻨﻪ ﺍﺯ ﻫﻮﺵ ﺭﻓﺖ .
    ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻗﺎﺑﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺵ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻪ
    ﻫﻮﺵ ﻧﯿﻮﻣﺪﻩ !!

    ///////////////

    تو جاده شمال داشتم می رفتم،
    یه دفعه یه گاو پرید وسط جاده،
    زدم رو ترمز و خیلی شاکی دستمو گذاشتم رو بوق،
    دیدم همینجوری وایساده تو جاده داره نیگا می کنه،
    اومدم پیاده شم 
    گاوه یه نگاه به من کرد، 
    یه نگاه به تابلوی محل عبور حیوانات، 
    بعد یه سری تکون داد و رفت!

    اصن داغونم کرد.

    /////////////////

    دخترهمسایمون 8سالشه
    اومده میگه :
    شماره ایرانسلمو تو گوشیت save کن داشته باشی!!!
    خندیدم گفتم :
    من ایرانسل قبول نمیکنم!!
    اومد لپمو کشید گفت :
    بچه خوووووووشگل!
    مام ثابتمونو به هرکسی نمیدیم!!!!!!!!!! :|
    ///////////////////
    اینا هم از داش سعید هس!!دمش گرم..
  • ۲ ♥Like
  • ۳ +Comment
    • ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
    • پنجشنبه ۴ دی ۹۳